دوستی در قرآن
دوستی در قرآن
اهمیت دوستى و رفاقت تا حدى است که خداوند متعال در قرآن تصریح نموده که در روز قیامت، گروهى از منحرفان و کسانى که مشمول عذاب الهى مىشوند، از دوستان و همنشینان ناباب خود مىنالند.
آیات 27 تا 29 از سوره مبارک «فرقان» در مورد همین مساله نازل شده است. در آیه 27 از این سوره مىخوانیم:
«یا ویْلتا لیْتنى لمْ اتخذْ فلانا خلیلا»
اى واى بر من! کاش فلانى را به عنوان دوست برنمىگزیدم.
در شان نزول این آیه، داستان عجیبى نقل شده است، که در این جا به طور خلاصه به آن ماجرا اشاره مىکنیم:
در دوران زندگى رسول خداصلى الله علیه وآله دو نفر به نام «ابى» و «عقْبه» زندگى مىکردند. عادت «عقبه» بر این بود که هرگاه از مسافرت بر مىگشت، مجلس مهمانى ترتیب مىداد و گروهى از دوستان و آشنایان خود را پذیرایى مىنمود.
روزى پس از فراهم آوردن مقدمات مهمانى، مجلسى برپا کرد و گروهى را دعوت نمود و در میان دوستانش، رسول خداصلى الله علیه وآله را نیز دعوت کرده بود. سفره غذا گسترده شد و همه مهمانان شروع به خوردن غذا نمودند؛ اما رسول خداصلى الله علیه وآله همچنان نشسته بودند و غذا نمىخوردند.
«عقبه» خطاب به حضرت عرض کرد: چرا نمىخورید؟
حضرت فرمودند: اى عقبه! من از غذاى شما نمىخورم؛ مگر آن که اسلام بیاورى.
پس از چند لحظه گفتگو، عقبه «شهادتین» را بر زبان جارى کرد و مسلمان شد؛ پیامبرصلى الله علیه وآله نیز از غذاى او خوردند.
این خبر به سرعت در شهر پیچید و دوستش «ابى» نیز متوجه مسلمان شدن عقبه گردید. او با عجله نزد عقبه آمد و گفت: چرا از دین اجداد خود خارج شدى؟ و به شدت او را نکوهش کرد.
عقبه گفت: من از دین اجدادم خارج نشدهام؛ مردى حاضر به خوردن غذاى من نبود و من براى این که او گرسنه از سر سفره برنخیزد، چنین کردم و به خواستهاش جامه عمل پوشاندم.
ابى رو به عقبه کرد و گفت: به شرطى حرفهایت را مىپذیرم که جلو راه «محمد» را بگیرى و او را دشنام و ناسزا بگویى.
سرانجام عقبه فریب دوست بد خود را خورد و بر سر راه رسول خداصلى الله علیه وآله قرار گرفت و هر چه از دهانش بیرون آمد، نثار ایشان نمود. اما پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله با صبر و مهربانى از کنار عقبه گذشتند.
تا این که عقبه در جنگ «بدر» در لشکر دشمن قرار گرفت و کشته شد و دوستش ابى نیز در جنگ احد به درک واصل گردید.
همین امر سبب شد تا آیه 27 از سوره فرقان نازل گردد و سرانجام کسى را که به دست دوست خود منحرف گشته و با کفر به هلاکت رسیده، بیان کند.
با توجه به این داستان عجیب، باید دقت کرد که به راستى چه تعداد از مردم - به ویژه جوانان عزیز - به دلیل تاثیرات منفى دوستان، از مقدسات و اعتقادات خود دست مىکشند؟!
چه بسیار جوانانى که به علت رفاقت با افراد بىلیاقت، فاسد و منحرف گشته، سرانجامشان مانند دو رفیق مرتد زمان رسول خداصلى الله علیه وآله مىشود و آن گاه جز حسرت و اندوه، حاصل کارشان نیست.
پس بیایید بار دیگر با دقت، دوستان خود را سنجیده گزینش و وارسى کنیم و خود نیز بکوشیم دوستان خوبى براى دوستانمان باشیم.