مهدویت و پایان تاریخ!!
بشر به مقتضای حب ذات و طبیعت جستجوگر خود، همواره به سرانجام دنیا میاندیشیده است.
(تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 303.)
همه ادیان الهی و بیشتر مکاتب بشری، درباره پایان تاریخ، اظهار نظر کردهاند.
(نجاتبخشی در ادیان، ص 13 و 14؛ علی و پایان تاریخ، ص 25 - 15.)
در همه پیشگوییهای مربوط به آخر الزمان، خبرهای وحشتناک و نگران کنندهای وجود دارد؛ (هزاره گرایی، ص 25.)
ولی اغلب بر این امر اتفاق نظر است که پایان کار بشر، روشن و سعادتآمیز است.
(نجات بخشی در ادیان، ص 13 و 14.)
در تمام فرقهها و مذاهب اسلامی، کم و بیش سرانجام سعادتمند بشر پیش بینی شده است.
(قیام و انقلاب مهدی، ص 5.)
در متون زرتشتی (از آیینهای باستان) به صراحت از دوره طلایی بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوبها و بلاهای بسیار مسبوق میگردد و با ظهور واپسین منجی (سوشیانس) محقق میشود.
(اوستا، گاهان، یسنه 46، ب 3 و یشتها، اردیبهشت، ب 17 - 10 و فروردین، ب 129؛ نجات بخشی در ادیان، ص 3-71.)
در آیین هندوان نیز هر دوره انسانی به چهار قسمت تقسیم شده که قسمت چهارم آن، مظهر غروب و افول تدریجی معنویت اولیه است و از آن، به عصر ظلمت (Yuga Kali) تعبیر میشود؛ سپس منجی بشر ظاهر شده و با فروپاشی جوامع انسانی و از بین رفتن شرارتها، دورهای نو آغاز میگردد.
(بحران دنیای متجدد، ص 1 و اوپانیشاد، ص 774 - 772 و 737.)
در متون بودایی نیز از این دوره، سخن به میان آمده است.
(بودا، ص 518 و 519 علی و پایان تاریخ، ص 23.)
در ادیان ابراهیمی - بیش از آیینها و مکاتب دیگر - بر دوره طلایی بشر در پایان تاریخ، تاکید شده است. در عهد عتیق، برقراری سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پیش بینی شده که به وسیله «مشیح» محقق میشود.
(کتاب مقدس، اشعیاء 11 و 12، یوییل 3 و 4، زکریا 9، دانیال 44: 2 و 13: 7 و 27.)
در عهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده
(کتاب مقدس، متی 44 - 15: 24 و رسل 21 - 17: 2.) و مکاشفه یوحنا به طور کامل به حوادث ناگوار آخر الزمان، اختصاص یافته و در پایان آن، به برقراری صلح و آرامش جهان تحت حاکمیت مومنان اشاره شده است.
(کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا 22 - 4؛ نجات بخشی در ادیان، ص 133 - 113.)
در میان مکاتب بشری، پیش بینی «مارکس» از مدینه کمونیستی همراه با کمون نهایی ایجاد شده، تصویری از جامعه بیطبقه و بینیاز از دولت را ارایه میدهد.
(مارکس و مارکسیسم، ص 94 - 91.)
پیش بینیهای «رنه گنون»
(عبدالواحد یحیی) از افول و فروپاشی تمدن مادی غرب و ظهور مجدد حق و حقیقت - که با نظر به دادههای آیینهای باستان و ادیان ابراهیمی ارایه شده - خبر میدهد.
(بحران دنیای متجدد، ص 154 و 105 و 55 و 20 و 2 و 186؛ علایم آخر الزمان، ص 200 و 199 و 188 و 318.)
نظریه پایان تاریخ «فوکویاما» پیروزی نهایی نظام غربی و حاکمیت ابدی آن بر سرتاسر جهان را پیش بینی کرده است («پایان تاریخ و آخرین انسانها» مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ص 22.)
و نظریه «برخورد تمدنها» از «هانتیگون» جنگ جهانی تمدنها و نظم جهانی نوی بر اساس مرزهای تمدنی را در پایان این دوره از جهان، پیش بینی میکند.
(برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی، ص 485 و 516.)
دیدگاه کلی قرآن درباره پایان تاریخ
دیدگاه قرآن درباره سرانجام بشر، دیدگاهی خوش بینانه است و در آن پایان دنیا پایانی روشن و سعادت آمیز دانسته شده است. سرانجام سعادتمند جهان، همان تحقق کامل غرض از آفرینش انسانها است که چیزی جز عبادت خداوند نخواهد بود:
«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعْبدون.»
(ذاریات (51)، آیه 56.)
عبودیت الهی در سطوح گوناگون فردی و اجتماعی آن، براساس برنامهریزی خداوند و در چارچوب اصل اختیار واقع شده و غالب انسانها از آن بهرهمند میشوند:
«وعدالله الذین ءامنوا منْکمْ و عملوا الصلحت لیسْتخْلفنهمْ فی الارْض … و لیمکنن لهمْ دینهم الذی ارْتضی لهمْ و لیبدلنهمْ منْ بعد خوفهمْ امْنا یعْبدوننی لا یشْرکون بیشییا»
(نور (24)، آیه 55.)
و «هو الذی ارْسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظْهره علی الدین کله»
(توبه (9)، آیه 33؛ فتح (48) آیه 28؛ صف (61)، آیه 9.) و (تاریخ الغیبه الکبری، ص 239 - 233؛ تاریخ ما بعدالظهور، ص 33.)
آیات ناظر به آینده جوامع انسانی، بر عنصر خوش بینی در جریان کلی نظام طبیعت و طرد عنصر بدبینی درباره پایان کار بشر، تاکید ورزیده، به نوعی فلسفه تاریخ بر اساس سیر صعودی و تکاملی آن اشاره دارد.
(قیام و انقلاب مهدی، ص 6 و 14.)
از نگاه اسلام، دین با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف، در کاملترین شکل خود به بشر عرضه شده است:
«الیوم اکملْت لکمْ دینکمْ و اتممت علیْکمْ نعْمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»
(مایده (5)، آیه 3.)
و همواره با انتقال از جامعهای به جامعه دیگر شکوفاتر میگردد:
«منْ یرتد منْکمْ عنْ دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهمْ و یحبونه»
(مایده (5)، آیه 54.) و (فلسفه تاریخ، ص 251 - 247.)
خداوند از پیامبران گذشته، پیمان گرفته که به پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله ایمان آورده، به او یاری رسانند.
(آل عمران (3)، آیه 81.)
بنابراین، تمام نبوتها و شرایع پیشین، مقدمه و پیش در آمد شریعت ختمیهاند.
(نهجالبلاغه، ص 20؛ خاتمیت، ص 21.)
از ظاهر برخی آیات، چون «و السبقون السبقون، اولیک المقربون … ثله من الاولین و قلیل من الاخرین»
(واقعه (56)، آیه 13 - 10 و 14.)
و نیز بعضی روایات (صحیح بخاری، ج 4، ص 228 و 229.) بر میآید که پیشینیان از مردم آخر الزمان، فضیلت و مرتبه بالاتری داشتهاند؛
(بیضاوی، ج 5، ص 284؛ من وحی القرآن، ج 21، ص 329.)
اما اهل تفسیر، سبقت گرفتگان را پیامبران و اصحابشان دانسته و سبقت را فضیلتی برای اقوام گذشته نشمردهاند؛ زیرا طبیعی است که اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله، نسبت به تمام پیامبران دیگر و اصحابشان بسیار کمتر باشند.
(نهج البیان، ج 5، ص 135؛ نمونه، ج 23، ص 207.)
البته روایاتی نیز حاکی از نسخ آیه مزبور نقل شده (الدرالمنثور، ج 8، ص 8.) که درست به نظر نمیرسد
(الکشاف، ج 4، ص 459.)
و به دلیل سطح بالای معرفت مردم آخر الزمان، معجزات حسی اقوام گذشته، جای خود را در اسلام به معجزه عقلی و علمی (قرآن) میدهد.
(الاتقان، ج 2، ص 252.)
طبق روایات، سوره توحید و شش آیه آغازین حدید، برای اقوامی در آخر الزمان نازل شده که در کاوشهای دینی، از اقوام پیشین ژرف اندیشتر و دقیقاند.
(الکافی، ج 1، ص 91.)
در روایات متعدد دیگر نیز دوره آخر الزمان و مردم آن - به رغم وقوع فتنهها و آشوبهای بسیار - بهترین زمان و بهترین مردم شناسانده شدهاند.
(بحارالانوار، ج 52، ص 124 و 125؛ الغیبه، ص 206.)
بنابراین، میان دیدگاه خوش بینانه اسلام درباره پایان تاریخ و ظهور آفتهای اجتماعی بسیار در آن دوره، هیچ گونه تنافی وجود ندارد.
برخی از پیامبران نیز به دلیل فضیلت مردم آخر الزمان، از خداوند خواستهاند که نام و راهشان در میان آنان جاوید بماند.
(شعرا (26)، آیه 84.) و (البرهان، ج 4، ص 174.)
قرآن، امت پیامبر را معتدلترین و در نتیجه کاملترین «و کذلک جعلنکمْ امه وسطا»
(بقره (2)، آیه 143.) و (خاتمیت، ص 19.) و بهترین امت «خیر امه اخْرجتْ للناس»
(آل عمران (3)، آیه 110.) معرفی میکند.
(نمونه، ج 23، ص 208.)
بر همین اساس، خوارق عادت در آخر الزمان به کمترین میزان رسیده، خداوند از طریق سنتهای طبیعی تاریخ، جوامع بشری را با آزمایشهای مختلف به حدی از بلوغ، شعور و تجربه میرساند که زمینه حکومت جهانی صالحان مهیا شده
(تاریخ الغیبه الکبری، ص 244 - 242.)
و براساس سنت همیشگی خویش، مومنان را بر همه موانع چیره ساخته، به فتح و پیروزی پایدار میرساند:
«انهم لهم المنصورون و ان جندنا لهم الغلبون.»
(صافات (37)، آیه 172 و 173.)
از مجموعه مباحث گذشته میتوان نتیجه گرفت که دوره اسلامی، همان دوره آخر الزمان است که تحقق کامل دیدگاه مثبت اسلام، درباره پایان تاریخ، در عصر ظهور امام مهدی علیه السلام به وقوع خواهد پیوست.
(دایرهالمعارف قرآن کریم، ج 1، ص 119 - 115.)