تصویر شخصیت علی علیهالسلام در نهج البلاغه از دیدگاه رهبری
چهارشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۱، ۰۹:۴۸ ق.ظ
تصویر شخصیت علی علیهالسلام در نهج البلاغه
بیانات مقام معظم رهبری در کنگره هزاره نهج البلاغه (کنگره اول) ، 1360
یک بعد دیگر از ابعاد ارزش و اهمیت نهج البلاغه ترسیم شخصیت امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام است ؛ چیزی که ما امروز به آن کمال احتیاج را داریم .
امیرالمومنین علی علیهالسلام این چهرهی ناشناخته ، این انسان والا ، این نمونهی کامل مسلمانی که اسلام میخواهد انسانها آنچنان ساخته بشوند ؛ در لابلای اوراق و سطور نهج البلاغه کاملا شناسایی و تعریف میشود .
نهج البلاغه در حقیقت کتاب معرفی علی بن ابی طالب علیهالسلام است . چگونه ممکن است کسی به افقهای اسرارآمیز و شگفت آور ، و وادیهای گوناگون معرفتی - که در نهج البلاغه است - دست نیافته باشد و بتواند آنها را این گونه زیبا و جذاب ترسیم و توصیف کند .
در نهج البلاغه همهی ابعاد یک شخصیت والای انسانی وجود دارد و یک انسان کامل در نهج البلاغه مجسم میشود و آن انسان کامل ، خود امیرالمومنین علیهالسلام است . و این نه فقط از باب شناسایی چهرهی امیرالمومنین علیهالسلام مهم است ؛ بلکه از باب شناسایی اسلام و این که اسلام چگونه انسانی را میخواهد بسازد ، حایز اهمیت است .
امروز بشریت معاصر از ما سوال میکند : ((این اسلامی که شما از آن دم میزنید و فکر میکنید رسالت آن جهانی است ، در صدد ساختن چگونه انسانی است ؟ )) برای پاسخ چه کسی را بهتر و زیباتر و جامعتر و والاتر از علی بن ابی طالب علیهالسلام میتوان نشان داد ؟ چهرهی علی بن ابیطالب علیهالسلام در هیچ جا مانند نهج البلاغه آشکار نمیشود . -بیانات مقام معظم رهبری در کنگره چهارم نهج البلاغه ، 1363
در حقیقت نهج البلاغه شخصیت خطی و رسمی امیرالمومنین است ؛ یعنی علی علیهالسلام خود نهج البلاغهی مجسم است و این یکی دیگر از خصوصیات امیر مومنان است . به آنچه که میگوید عمل میکند و آنچه را که میخواهد در زندگی خود پیاده میکند .
شخصیت امیرالمومنین خود ، کلمه به کلمه و سطر به سطر تفسیر نهج البلاغه و قرآن است ؛ لذا شما وقتی نهج البلاغه را میخوانید هم تاریخ و زندگی علی علیهالسلام را دانستید و هم اسلام را شناختید . -بیانات مقام معظم رهبری در کنگره چهارم نهج البلاغه ، 1363
لیکن مطالب این کتاب که در مجموع ، درس زندگی اجتماعی برای مسلمانهاست ، به طور مجرد از زندگی مطرح نشده است . گویندهی این کلمات رییس مملکت ، حاکم و فرمانروای بزرگی است که حکومت او بر کشور پهناور و عظیمی گسترش داشته است . این انسان بزرگ که مسوولیت ملک داری و زمامداری را هم بر دوش داشته ، با احساس این مسوولیت عظیم چنین مطالبی را بر زبان جاری کرده است . نهج البلاغه مانند گفتههای حکیمی نیست که دور از غوغای زندگی و فارغ از واقعیتها و مسایل گوناگونی که در یک جامعه ممکن است مطرح باشد ، مینشیند و معارف اسلامی را بیان میکند ؛ بلکه سخنان انسانی است که بار مسوولیت ادارهی یک جامعهی عظیم را بر دوش خود احساس میکند و دانای دین و بصیر به همهی معارف اسلامی و قرآنی است و با دلی مالامال از معرفت و روحی بزرگ و در مقامی پرمسوولیت ، با مردم رو به رو میشود ، با آنها حرف میزند و به سوالات و استفهامات آنها پاسخ میدهد . این است زمینه و موقعیت صدور نهج البلاغه . -بیانات مقام معظم رهبری در کنگره چهارم نهج البلاغه ، 1363
این بزرگوار یکی از معجزات شگفت آور خدا در تاریخ بود و حادثهی شگفت آور دیگر این بود که قدر امیرالمومنین را در زمان خودش ندانستند . این هم واقعا از آن حوادث شگفت آور و تلخ است . کار را به جایی رساندند که - بر اساس آنچه که در نهج البلاغه آمده است - ایشان به طور مکرر در زمان حکومت خودشان از دست مردم به خدای متعال شکوه میکردند . دل آن بزرگوار پر از خون بود . با این همه سعهی صدر و با این همه گذشت در راه خدا و احکام الهی ، آن بزرگوار در نهایت ضیق و عسرت در دوران زندگیش قرار گرفته بود . -خطبههای نماز جمعه تهران ، 7/1/1371 / روزنامه جمهوری اسلامی ، 8/1/1371
بیانات مقام معظم رهبری در کنگره هزاره نهج البلاغه (کنگره اول) ، 1360
یک بعد دیگر از ابعاد ارزش و اهمیت نهج البلاغه ترسیم شخصیت امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام است ؛ چیزی که ما امروز به آن کمال احتیاج را داریم .
امیرالمومنین علی علیهالسلام این چهرهی ناشناخته ، این انسان والا ، این نمونهی کامل مسلمانی که اسلام میخواهد انسانها آنچنان ساخته بشوند ؛ در لابلای اوراق و سطور نهج البلاغه کاملا شناسایی و تعریف میشود .
نهج البلاغه در حقیقت کتاب معرفی علی بن ابی طالب علیهالسلام است . چگونه ممکن است کسی به افقهای اسرارآمیز و شگفت آور ، و وادیهای گوناگون معرفتی - که در نهج البلاغه است - دست نیافته باشد و بتواند آنها را این گونه زیبا و جذاب ترسیم و توصیف کند .
در نهج البلاغه همهی ابعاد یک شخصیت والای انسانی وجود دارد و یک انسان کامل در نهج البلاغه مجسم میشود و آن انسان کامل ، خود امیرالمومنین علیهالسلام است . و این نه فقط از باب شناسایی چهرهی امیرالمومنین علیهالسلام مهم است ؛ بلکه از باب شناسایی اسلام و این که اسلام چگونه انسانی را میخواهد بسازد ، حایز اهمیت است .
امروز بشریت معاصر از ما سوال میکند : ((این اسلامی که شما از آن دم میزنید و فکر میکنید رسالت آن جهانی است ، در صدد ساختن چگونه انسانی است ؟ )) برای پاسخ چه کسی را بهتر و زیباتر و جامعتر و والاتر از علی بن ابی طالب علیهالسلام میتوان نشان داد ؟ چهرهی علی بن ابیطالب علیهالسلام در هیچ جا مانند نهج البلاغه آشکار نمیشود . -بیانات مقام معظم رهبری در کنگره چهارم نهج البلاغه ، 1363
در حقیقت نهج البلاغه شخصیت خطی و رسمی امیرالمومنین است ؛ یعنی علی علیهالسلام خود نهج البلاغهی مجسم است و این یکی دیگر از خصوصیات امیر مومنان است . به آنچه که میگوید عمل میکند و آنچه را که میخواهد در زندگی خود پیاده میکند .
شخصیت امیرالمومنین خود ، کلمه به کلمه و سطر به سطر تفسیر نهج البلاغه و قرآن است ؛ لذا شما وقتی نهج البلاغه را میخوانید هم تاریخ و زندگی علی علیهالسلام را دانستید و هم اسلام را شناختید . -بیانات مقام معظم رهبری در کنگره چهارم نهج البلاغه ، 1363
لیکن مطالب این کتاب که در مجموع ، درس زندگی اجتماعی برای مسلمانهاست ، به طور مجرد از زندگی مطرح نشده است . گویندهی این کلمات رییس مملکت ، حاکم و فرمانروای بزرگی است که حکومت او بر کشور پهناور و عظیمی گسترش داشته است . این انسان بزرگ که مسوولیت ملک داری و زمامداری را هم بر دوش داشته ، با احساس این مسوولیت عظیم چنین مطالبی را بر زبان جاری کرده است . نهج البلاغه مانند گفتههای حکیمی نیست که دور از غوغای زندگی و فارغ از واقعیتها و مسایل گوناگونی که در یک جامعه ممکن است مطرح باشد ، مینشیند و معارف اسلامی را بیان میکند ؛ بلکه سخنان انسانی است که بار مسوولیت ادارهی یک جامعهی عظیم را بر دوش خود احساس میکند و دانای دین و بصیر به همهی معارف اسلامی و قرآنی است و با دلی مالامال از معرفت و روحی بزرگ و در مقامی پرمسوولیت ، با مردم رو به رو میشود ، با آنها حرف میزند و به سوالات و استفهامات آنها پاسخ میدهد . این است زمینه و موقعیت صدور نهج البلاغه . -بیانات مقام معظم رهبری در کنگره چهارم نهج البلاغه ، 1363
این بزرگوار یکی از معجزات شگفت آور خدا در تاریخ بود و حادثهی شگفت آور دیگر این بود که قدر امیرالمومنین را در زمان خودش ندانستند . این هم واقعا از آن حوادث شگفت آور و تلخ است . کار را به جایی رساندند که - بر اساس آنچه که در نهج البلاغه آمده است - ایشان به طور مکرر در زمان حکومت خودشان از دست مردم به خدای متعال شکوه میکردند . دل آن بزرگوار پر از خون بود . با این همه سعهی صدر و با این همه گذشت در راه خدا و احکام الهی ، آن بزرگوار در نهایت ضیق و عسرت در دوران زندگیش قرار گرفته بود . -خطبههای نماز جمعه تهران ، 7/1/1371 / روزنامه جمهوری اسلامی ، 8/1/1371
اجازه ی تبادل لینک با مارو میدهید....؟
روضة الکوثر کاشان135
اجرتون با حضرت زهرا(س)
یا زهرا(س)