مقتدای مسیح

کشکولی از مطالب دینی

مقتدای مسیح

کشکولی از مطالب دینی

"مقتدای مسیح" صفت حضرت مهدی روحی له الفداه می باشد به معنای کسی که مسیح بر او اقتدا می کند. وبگاه مقتدای مسیح با محور تلنگری به قدر وسع خود راه اندازی شده است. ان شاء الله به امضاء حضرت مزین گردد.

تبلیغات

چگونه به اعلمیت مجتهد پی ببریم؟

دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۰۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
چگونه به اعلمیت مجتهد پی ببریم؟
برای پرداختن هرچه بهتربه این موضوع نیازاست به چند سوال پاسخ داده شود
اجتهاد و تقلید چیست؟ ،مجتهد و مرجع تقلید کیست؟

اجتهاد و تقلید
در اسلام مکلفین برای بدست آوردن احکام شرعی و روشن شدن تکلیف خود نسبت به مسائل فروع دین، چند روش را می توانند اتخاذ کنند، یا خودشان مراجعه به قرآن و روایات نموده وبا استفاده از اصول فقهی و استنباط عقلی به احکام ودستورات لازم دست پیدا کنند، و یا اینکه از کسانی که مورد اعتمادشان هستند و به قدرت برداشت و استنباط این احکام از منابع فائق آمدند تقلید کنند و گفتار آنها را برای خود حجت شرعی قرار دهند.
در فرض اول شخص، اصطلاحا مجتهد است و اجتهاد (به معنی سعی و کوشش) برای رسیدن به احکام بر عهده خود اوست، به عبارت دیگر:اجتهاد یعنی داشتن قدرت علمی برای استنباط احکام فقهی از منابع شرعی(ادله اربعه). درفرض دوم که شخص باید از مجتهد دیگری تقلید کند و قول مجتهد را حجت قرار دهد،عمل مکلف تقلید نام دارد و شخص مقلد(به کسر لام) شناخته می شود.

مجتهد و مرجع تقلید
با دقت نظر در مطالب گذشته مجتهد شناخته شد، و آن کسی است که قدرت استنباط را داشته باشد. این فرد استنباطش برای خودش حجت بوده و حرام است از دیگری تقلید نماید ولو شخص دیگر از او اعلم باشد.
اما اینکه بشود از مجتهدی، تقلید کرد منوط به جمع شدن شرایطی علاوه بر اجتهاد است که  به مجتهدی که همه این شرایط در او جمع باشد مجتهد جامع الشرایط گفته می شود.
اگر بخواهیم بین مجتهد و مرجع تقلید تفاوتی ذکر کنیم باید بگوییم به مجتهد جامع الشرایط می توان گفت مرجع تقلید (کسی که مقلدین در احکام شرعی به او رجوع می کنند)، چرا که شرط اجتهاد برای تقلید کافی نیست و علاوه بر آن شرایط دیگری لازم است که به شرح زیرمی باشد:


1. عاقل بودن (دیوانه نباشد)
2. بالغ بودن
3. عادل بودن (گناه کبیره نکند و.....)
4. شیعه دوازده امامی بودن
5. حلال زاده باشد (پدر و مادر و نیاکانش مشخص باشند)
6. زنده  باشد
7. مرد باشد
8. اعلم باشد (در صورت متعدد بودن مجتهدین جامع الشرایط)


نکته: برخی شرایط دیگری را به مرجع جامع الشرایط لازم می دانند، مطلبی را که بیان شد (در مورد شرایط مجتهد) نظر فقها بوده است و غیر از این شروط در منابع فقهی دیده نشد. بنابراین آگاهی از زمان و مسائل و مشکلات جامعه از شرایط مجتهد جامع الشرایط نخواهد بود.

اعلمیت
در مقبوله عمربن حنظله از قول امام صادق علیه السلام نقل شده است که حضرت فرمودند: «الحکم ما حکم به اَعدَلُهما و افقههما و اصدقهما فى الحدیث وا َورَعُهما و لا یَلتفت الی ما حکم به الآخر». (اگر در میان فقیهان و محدثان اختلاف فتوا صورت گرفت, حکم و فتواى قابل قبول ویژه عادل ترین, فقیه ترین, راست گوترین و پرهیزکارترین آنهاست، آن را بگیر و عمل کن و به حکم و فتواى دیگرى توجه نکن.)

یکی از شرایط مجتهد جامع الشرایط (مرجع تقلید) داشتن صفت اعلمیت است. کلمه اعلمیت افعل  تفضیل است از علم، یعنی کسی در استنباط احکام شرعی از منابع فقه وادله اربعه از دیگر مجتهدین خبره تر است.
ابتدا باید دانسته شود که اعلمیت چیست تا بعدا درمورد شیوه های شناخت مجتهد اعلم صحبت شود. اعلم در اجتهاد به معنی متبحر تر و استادتر بودن در استنباط حکم شرعی است، یعنی مجتهدی اعلم تر است که در استنباط حکم شرعی تواناتر باشد. تشخیص اینکه کدام مجتهد اعلم تر است بر عهده افرادی است که خود علم به شیوه های اجتهاد داشته و این شیوه ها را نسبت به مجتهد بررسی کرده باشند، به اصطلاح ، اهل خبره باشند...

مساله اعلمیت از چند جهت قابل بررسی است
الف) دیدگاه مجتهد در موارد فقهی، اصولی و اعتقادی:
        مجتهدین و فقها در طول تاریخ، دیدگاه های مختلف و متفاوتی نسبت به هم در مسائل دینی اعم از اصولی و فقهی داشته اند... این اختلاف نظرات حتی در مسائل اعتقادی نیز دیده شده است. این عامل می تواند معبری برای رسیدن به اعلمیت مجتهد نسبت به سایر مجتهدین باشد، به این نحو که نظرات و دیدگاه های فقیه نسبت به مسائل بررسی شود، و به حق بودن و نبودن نظر مجتهد مورد کنکاش قرار گیرد تا در نهایت مشخص شود که وی در استنباطات خود جانب ثواب را پیموده یا جانب ناثواب.
با بررسی این مسائله به نوع نگرش مجتهد علم پیدا خواهد شد و نوع نگرش وی نسبت به مسائل فقهی در نوع استنباط وی تاثیر خواهد گذاشت، برای مثال مجتهدی را که نوع نگرش وی نسبت به اخباریت و اصولیت تفاوت داشته باشد، یقینا در مسائل فقهی، احکام متفاوت تری را استنباط خواهد کرد.
ب) منابع فقهی:
        علمیت مجتهد را می توان نسبت به منابع مورد استفاده وی نیز مورد بررسی قرار داد، مواردی چون: انتخاب نوع منابع، چرایی انتخاب منابع، نوع بررسی و تفقه در منابع، شیوه بیرون کشیدن حکم از منابع، قدرت انعطاف بر روی منابع و مواردی دیگر چون: میزان آشنایی با منابع، حضور ذهنی آنها نزد وی و ....
توضیحی مختصر در مورد موارد فوق:
انتخاب نوع منبع در استنباط احکام بسیار مورد اهمیت است، همچنین علت انتخاب این منبع برای استنباط این حکم. مثلا برای استنباط حکمی از چه حدیثی استفاده شود، از کدام آیه و از چه قاعده عقلی ای...
مسئله بسیار حائض اهمیت تفقه در منابع است، کار اصلی فقیه و مجتهد کشیدن حکم شرعی از لابلای آیات و روایات است؛ این مسائله که چطور این حکم از لابلای این منابع خارج شود، به شناخت اعلم الفقها تائیر گذار خواهد بود. گاها پیش خواهد آمد انسان حدیثی را می شنود و از این روایت برداشت هایی خواهد داشت و همان حدیث را مجتهدی بیان خواهد کرد و از آن استنباطی خواهد کرد که تا بحال به ذهن کسی خطور نکرده است....
ج) طریقه استنباط احکام شرعی از منابع فقهی:
        مجتهدین برای رسیدن به حکم شرعی، از منابع فقهی استفاده کرده و نسبت به آن ها استنباط می کنند؛ شیوه استنباط در مسائل مختلف است، در برخی مسائل باید از قواعد فقهیه استفاده شود، در برخی موارد قواعد اصولیه و در برخی موارد استنباط مطلق، ... ؛ استفاده از این قواعد و سازش، چینش و پردازش استدلال برای استنباط حکم، خود یک مرحله جهت امتحان مجتهد است، در این مرحله و امتحان می توان قدرت استنباط و شیوه آن را نسبت به سایر مجتهدین بررسی کرد...
د)احکام صادره
        احکامی را که مجتهد از طریق استنباط از منابع فقهی خواهد داد، از جهت حق و ناحق بودن آنها قابل بررسی است،... البته واضح است که تشخیص حق و ناحق بودن فتوای مجتهد با اهل خبره است.
مساله ای دیگر که در مورد احکام قابل بررسی خواهد بود، قطعیت در فتوا است، رسیدن به یک فتوای قطعی از طرف مجتهد بیانگر قدرت علمی او نیز می تواند باشد، چرا که فقها در مورد افتا بسیار محتاط هستند و از دادن فتوای قطعی قبل از رسیدن به حجت شرعی ممانعت دارند.

چگونه پی به اعلمیت مجتهد ببریم؟

مشهور است که از 3 طریق شخص می تواند به اعلمیت مجتهد پی ببرد:
1. شخص مقلد به اعلمیت و اجتهاد مجتهد یقین پیدا کند مثلا: به حدی از تشخیص رسیده باشد تا بتواند اجتهاد و اعلمیت مجتهد را تشخیص بدهد.
2. دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند،به شرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفتۀ آنان مخالفت ننمایند، البته اگر یک نفر ثقه هم که از گفته او یقین حاصل شود کفایت خواهد کرد.
3. آنکه انسان از راههای عقلائی به اجتهاد یا اعلمیّت فردی اطمینان پیدا کند مثل آنکه در بین اهل علم، به اجتهاد و اعلمیت مشهور باشد و به آن تصدیق کنند.

نکته: در برخی کشورها گروهی متشکل از محققین دینی، عده ای از مجتهدین را به عنوان مجتهد جامع الشرایط معرفی می کنند؛ صحیح بودن انتخاب مجتهد از بین آنها منوط به چند مساله است:
اول: تمام این افراد و یا حداقل 2 نفر از آنها به عنوان شخص عالم عادل (برای مقلد) شناخته شده باشند.
دوم: علم پیدا شود که این دو شخص خودشان به اجتهاد و اعلمیت شخص مجتهد، تصدیق کرده باشند.
سوم: دو شخص عالم عادل دیگر با آنها مخالفت ننمایند...
چهارم: از گفته آنها یقیین حاصل شود.

نکته: در سه راه تشخیص اعلمیت از (عالم عادل) نام برده شد، عالم عادل شخصی است که به طرق مذکور در بالا (4روش بررسی اعلمیت مجتهد) به اعلمیت و اجتهاد مجتهد علم پیدا کند، به عبارت دیگر از گفته او یقین پیدا شود که از طریقه های مذکور به اجتهاد و اعلمیت او رسیده است. در اصطلاح فقهی به این فرد اهل خبره گفته می شود.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی