مقتدای مسیح

کشکولی از مطالب دینی

مقتدای مسیح

کشکولی از مطالب دینی

"مقتدای مسیح" صفت حضرت مهدی روحی له الفداه می باشد به معنای کسی که مسیح بر او اقتدا می کند. وبگاه مقتدای مسیح با محور تلنگری به قدر وسع خود راه اندازی شده است. ان شاء الله به امضاء حضرت مزین گردد.

تبلیغات

نکاتی پیرامون خیر و شر

جمعه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۸، ۱۱:۲۶ ب.ظ

آیه  148 از سوره بقره: «فَاسْتَبِقُواْ الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعًا». خداوند در این آیه می فرمایند: «در کارهای خیر از یکدیگر سبقت بگیرید و هر کجا باشید خداوند شما را گرد می آورد.»

از جمله مباحثی که در معارف الهی در باره آن بحث می شود، مباحث مربوط به مفهوم خیر و شر است و دنیایی از تضارب آراء و ارائه افکار در این باب برپا شده است که بخش عظیمی از این نقطه نظرات بیهوده و بیجاست و خرده پاره ای از الفاظ و لفظ پراکنی ها چیز دیگری نیست بعضی ها خوششان می آید دائما الفاظ علمی را چاق کنند و مفاهیم علمی را بپیچانند و پیچیده تحویل مردم بدهند، در حالی که دستور دین غیر از این است و پیامبر فرمود و ائمه فرمودند: دین باید به قدر عقل و فهم مردم ارائه شود، تا کارایی داشته باشد و قابل اجرا باشد وبشود آن را در سطح جامعه پهن کرد. اشکال اینست یا به مفهوم های (مفاهیم) دینی پرداخته نمی شود یا وقتی پرداخته می شود بیچاره آن مفهوم دست یک عده ای می افتند « خودشیفته » که برای اثبات خودشان دائما با این مفهوم بازی می کنند بگذریم!!
آیه ای که پیش از این در مطلع کلام خواندم آیه 148 ام از سوره مبارکه بقره است که به مومنین دستور می دهد « فاسبقوا الخیرات » نه تنها اهل خیر باشید، در اندیشه شر نباشید بلکه در عمل به خیرات باز هم "خیر " نه "خیرات" از هم پیشی و سبقت بگیرید و همدیگر را پشت سر بگذارید:
جامعه پویای دینی شاخصه هایی دارد که یکی از مهمترین شاخصه ها و نشانه ها همین می تواند باشد؛ جامعه ای قرآنی است که مسابقه آن خیرات باشد، نه در تجملات، نه در بازد و ...، نه در پول و حساب بانکی ...، نه زیبایی و دل ربایی.
یک نگاه کوتاه به پیرامون خودمان در جامعه می بینیم که جهان هستی و مردمان آن در مسابقه ای اولا غیر خیر هستند؛ دوما در آن شر هم توقف نکرده اند بلکه مسابقه گذاشته اند در جرم . اولا به خیر روی نیاوردند دوما در شر مسابقه دارند.
این بحث اجتماعی قضیه است که محل بحث ما نیست اما دور از بحث ما هم نبود.
پس قرآن دستور به خیر می دهد بلکه به خیرات می دهد و مومنین را تشویق به مسابقه گذاشتن در عمل خیر می نماید.
-    باید دید خیر چیست
در مکاتب مختلف درباره خیر بحث شده است و هر گروه و نحله ای خواسته اند با دلائل خودشان : اولا تعیین خیر کنند و دوما آن را اثبات کنند.
چون مبنای ما بر اختصار است به اقوال نمی پردازیم چون حقیقتا وقت تلف کردن است چون عموما بیان آنها در مقابل قول معصوم علیه السلام است هم از حیث معنا و هم از حیث اعتبار و قدرت استدلال بسیار سبک است یعنی اگر اقتضاء وقت را هم داشتیم بیان آنها وقت تلف نمودن است. اجمالا بعضی ها خیر را در مال دیده اند ، بعضی ها در قدرت ، گروهی در علم و ...
ما با مراجعه به قرآن و کتب معتبر روایی در مورد خیر به جستجو می پردازیم، و سعی می کنیم بفهمیم خیر چیست؛ که خدا به مسابقه در آن دستور داده است.
خیر در جوانب مصداقی مختلف است یعنی مصداق خیر گاهی در موضوع بنده است می گویند : " خیر بنده " ؛ گاهی خانواده است می گویند: " خیر خانواده " ؛ گاهی در روایات خیر قوم آمده است ؛ گاهی از شکر به خیر نام برده شده است؛ گاهی قناعت ، گاهی از علم و فقه به خیر یاد شده است، ...  در دایره مصداق، خیر مختلف است.
اما از حیث معنا روایات مختلفی وارد شده است که تعدد این روایات ما را در به دست آوردن معنایی واحد دچار مشکل کرده است.
الامام زین العابدین : وَ قَد کَتَبَ الیه رَجُل مِن اهل الکوفه ، یستخبرهُ عن خیرالدنیا و الاخره (الاختصاص صفحه 225) ؛ شخصی از امام سجاد علیه السلام سوال کرد بوسیله نامه حضرت جواب را چنین نوشت:
« بسم الله الرحمان الرحیم؛ اما بعد، فاِنَّ مَن طَلَبَ رضِا الله سَخَطِ الناسِ کفاهُ الله ُ امورَ الناس و من طلَبَ رضا الناس سَخَطِ الله و کلمهُ الله الی الناس .»
یسم الله الرحمان الرحیم ، اما بعد؛ کسی که در راه خشنود کردن خدا از خشم مردم پروائی نداشته باشد، خداوند او را از امور مردم بی نیاز می گرداند و خود (خدا) کفایتش می کند و هر کس برای جلب خشنودی مردم خدا را به خشم آورد خدا او را به مردم واگدار می نماید – والسلام
"این یک نگاه به موضوع خیر یعنی به دست آوردن رضایت خدا تحت هر شرایطی" حالا مردم چه می گوید؟ جامعه چه می گوید، خجالت می کشم، یک شب هزار شب نمی شود، این لباس مناسب امروز نیست، همه دارند همین کار را می کنند، اگر حرام است چرا همه انجام می دهند، حالا اگر ما انجام ندهیم چه می شود، ...
آیه قرآن داریم: سوره مبارکه بقره آیه 216:
 وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ
این یک واقعیت است که انسان با توجه پیچیدگی های موجود در خلقت خودش و خلقت پیرامونش، خیر و شر را برای خودش نمی تواند تشخیص بدهد. و گاهی چیزی را خیر می داند در حالی که شر است و چیزی را بد می داند در حالی خیر اوست.
امیرالمومنین علیه السلام امیر ملک وجود روحی له فداه دارند : « ما خیرٌ بخیرٍ بعده النارُ ، و ما شرٌ بشرٍ ما بعدهُ الجنه » چیزی که خیر پنداشته ای و بعدش جهنم است خیر نیست و شری که بعد از آن بهشت است شر نیست.
یک ملاک اصلی برای خیر بودن و شر بودن همین است، چیزی که رضایت الله تعالی و بهشت را در پی داشته باشد خیر است و آنچه سخط الله و خشم خدا را داشته باشد شر است، و هر چند جلوه آن چیز دیگری را نشان بدهد.
خداوند در آیه 148 سوره بقره دستور داده است در خیرات مسابقه بگذارید یعنی در چیزهایی که شما را به رضایت الهی و بهشت، رضوان خداوند برساند و آرامش دنیا و آخرت را برای شما به ارمغان بیاورد – فاستبقوال الخیرات – خیر ها زیاد است چه کنیم که همه آنها یعنی خیرات را بدست بیاوریم؛ امام صادق علیه السلام مشکل را حل فرمودند – روحی له الفداه .
فی روضه الکافی علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر عن منصور بن یونس عن اسماعیل بن جابر عن خالد عن ابی جعفر علیه السلام فی قول الله تعالی عزوجل « فاستبقوا الخیرات این ماتکونوا یات بکم الله » الخیرات ولایه ( خیرات ولایت ماست در آن سبقت بگیرید) و قوله تبارک و تعالی « این ما تکونوا یات بکم الله » یعنی اصحاب القائم ( هر کجا باشید خدا شما را حاضر می کند )
فی مجمع البیان قال الرضا علیه السلام : ذلک و الله ان لو قام قائمنا یجمع الله الیه جمیع شیعتنا من جمیع البلدان ( ج1 ص426 و نورالثقین تحت آیه 147 )
این آیه دلالتش بر وجود مقدس حضرت حجت در اینست که خداوند اراده می کند اصحاب حضرت را وقتی ظهور پر سرور حضرت صورت می گیرد بر ایشان جمع کند و این اصحاب با امامشان خیر را که همان رضایت حق تعالی از بشریت و انسانیت است حاکم می کنند.
فی کمال الدین و تمام النعمه باسناده الی سهیل بن زیاد عن عبدالعظیم حسنی قال : قلت لمحمد بن علی بن موسی علیهم السلام انی لارجوا ان تکون القائم من اهل بیت محمد صل الله علیه و آله الذی یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما فقال علیه السلام یا ابالقاسم ما منا الا و هو قائم بامر الله عزوجل و هاد الی دین الله. ولکن القائم الذی یطهر الله عزوجل به الارض من اهل الکفر و الجمود و یملاهما عدلا و فسطا هو الذی تخفی علی الناس ولادته و یغیب عنهم شخصه و یحرم علیهم تسمیه و هو سمی رسول الله وکنیه و هو الذی تطوی له الارض و یذل له کل صعب و یجتمع الیه اصحابه عدة اهل بدر ثلاثماته و ثلاثه عشر رجلا من اقاصی الارض و ذلک قول الله عزوجل « این ما تکونوا یات بکم الله جمیعا – ان الله علی کل شی قدیر » و اذا اجتمعت .... خرج باذن الله عزوجل و لایزال یقتل اعداء الله حتی یرضی الله تعالی ( تا خدا را راضی کنند).
قال عبدالعظیم : فقلت له یا سیدی کیف یعلم ان الله عزوحل قد رضی؟
قال یلقی فی قلبه الرحمه فاذا دخل المدینه اخرج اللات و العزی فاحرقهما ( کمال الدین و تمام النعمه ج2 ص 277)
دیدم در جایی رسول اسلام فرموده بودند: « اذا اراد اللله بعبد خیرا قذف فی قلبه محبة الحسین علیه السلام »
یا امام صادق علیه السلام فرمودند : « اذا اراد الله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین علیه السلام و حب زیارته »
وقتی خداوند ...
تمام خیر اهل بیت علیهم السلام و عمل به دستورات آنها عین خیر و سر پیچی از دستورات آنها عین شر است عمل به فرمایشاتشان بهشت زا و رضوان ایجاد کن و ترک دستوراتشان جهنم زا است بلکه زندگی بدون آنها خود جهنم است.

استاد مهدی دقیقی

  • عمار سبزواری

خیر

شر

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی