مقتدای مسیح

کشکولی از مطالب دینی

مقتدای مسیح

کشکولی از مطالب دینی

"مقتدای مسیح" صفت حضرت مهدی روحی له الفداه می باشد به معنای کسی که مسیح بر او اقتدا می کند. وبگاه مقتدای مسیح با محور تلنگری به قدر وسع خود راه اندازی شده است. ان شاء الله به امضاء حضرت مزین گردد.

تبلیغات

 

VI. نفوذ فرهنگ‌ اسلامی‌ در اروپا

بر آگاهان‌ پوشیده‌ نیست‌ که‌ اروپا در سده‌های‌ میانه‌ و مدتی‌ پس‌ از آن‌، زندگی‌ اندیشه‌ای‌ و علمی‌ و فرهنگی‌ خود را از بسیاری‌ جهات‌، مدیون‌ اسلام‌ بوده‌ است‌، بدین‌معنا که‌ میراث‌ دانش‌ و فلسفۀ دوران‌ باستان‌ با واسطۀ دست‌ آوردهای‌ مسلمانان‌ به‌ اروپا راه‌ یافته‌ است‌.

نخستین‌ عامل‌ رهیافت‌ تمدن‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌، و سپس‌ دست‌آورد های‌ علمی‌ آن‌ به‌ اروپا را باید فتوحات‌ مسلمانان‌ در سرزمینهای‌ اروپایی‌ دانست‌. لشکریان‌ مسلمان‌ در زمان‌ خلافت‌ امویان‌ در زمانی‌ کوتاه‌ از ۹۱ تا ۹۵ق‌/ ۷۱۰ تا ۷۱۴م‌ تقریباً تمامی‌ شبه‌ جزیرۀ ایبری‌ - یعنی‌ اسپانیا و پرتغال‌ - را به‌ تصرف‌ درآورده‌ بودند و از آن‌ پس‌ در سلسله‌هایی‌ از امویان‌، موحدان‌، مرابطان‌ و ملوک‌ الطوایف‌، چندین‌ قرن‌ بر آن‌ سرزمینها فرمان‌ می‌راندند؛ تا در این‌ میان‌ در پی‌ کوششهای‌ نظامی‌ فرمانروایان‌ مسیحی‌ کاستیل‌ و آراگون‌، برای‌ تسخیر دوبارۀ [۵]سرزمینهای‌ پیش‌ از آن‌ مسیحی‌، و پایان‌ دادن‌ به‌ حاکمیت‌ مسلمانان‌، اندک‌ اندک‌ سرزمینهای‌ اسپانیا و پرتغال‌ را در فاصلۀ سده‌های‌ ۲ تا ۹ق‌/ ۸ تا ۱۵م‌ از تصرف‌ مسلمانان‌ به‌در آوردند. شهر گرانادا (غرناطه‌) واپسین‌ مقر حاکمیت‌ مسلمانان‌ در ۸۹۷ق‌/ ۱۴۹۲م‌ از سوی‌ فردیناند، پادشاه‌ آراگون‌ به‌ تصرف‌ درآمد و بدین‌سان‌،

فرمانروایی‌ مسلمانان‌ در اسپانیا پایان‌ یافت‌.

از دیگر رویدادهای‌ مهم‌ تاریخی‌، فتوحات‌ مسلمانان‌ در جزایر دریای‌ مدیترانه‌ و به‌ ویژه در جزیرۀ سیسیل‌ (صقلیه‌) بوده‌ است‌. تصرف‌ این‌ جزیره‌ از ۲۱۱ق‌/ ۸۲۶م‌ به دست‌ اغلبیان‌، فرمانروایان‌ قیروان‌ در شمال‌ افریقا، آغاز گردید و در دوران‌ خلافت‌ فاطمیان‌ مصر کامل‌ شد. سیسیل‌ طی‌ ۱۸۹ سال‌ بخشی‌ از جهان‌ اسلام‌ به‌ شمار می‌رفت‌، تا سرانجام‌ در ۴۸۵ق‌/ ۱۰۹۲م‌ کنت‌ رُجر به‌ سلطۀ مسلمانان‌ بر آن‌ جزیره‌ پایان‌ داد.

دوران‌ فرمانروایی‌ مسلمانان‌ در اسپانیا را از لحاظ فرهنگی‌ باید درخشان‌ترین‌ دوران‌ تاریخ‌ آن‌ سرزمین‌ در سده‌های‌ میانه‌ به‌شمار آورد. دانشهای‌ گوناگون‌ که‌ از خاور اسلامی‌ به‌ اسپانیا راه‌ یافته‌ بودند، در آنجا به‌ مرحله‌ای‌ کم‌مانند از شکوفایی‌ رسیده‌بودند.بسیاری‌ازجغرافی‌دانان‌، ستاره‌شناسان‌، ریاضی‌دانان‌، پزشکان‌، فیلسوفان‌، ادیبان‌ و شاعران‌، در آن‌ سرزمین‌ پدید آمدند و صدها اثر گرانبها در زمینۀ آن‌ دانشها پدید آوردند. در اسپانیا و سیسیل‌ عناصر دانش‌ و فرهنگ‌ یونانیان‌ باستان‌ و رومیان‌ و میراث‌ علمی‌ و فرهنگی‌ اسلامی‌ در هم‌ آمیختند و گنجینۀ فرهنگ‌ انسانی‌ را غنی‌تر ساختند.

در این‌ میان‌، نفوذ و گسترش‌ واقعی‌ دانشها و فرهنگ‌ اسلامی‌ بر سرزمینهای‌ اروپایی‌ از هنگامی‌ آغاز شد که‌ اروپاییان‌ سرزمینهای‌ خود را از تصرف‌ مسلمانان‌ بیرون‌ آورده‌ بودند. به‌ این‌ نکته‌ نیز باید اشاره‌ کرد که‌جنگهای‌صلیبی‌ از سوی‌فرمانروایان‌مسیحی‌اروپا که‌از سدۀ۵ تا ۷ق‌/ ۱۱ تا ۱۳م‌ ادامه داشت‌، عامل‌ مهم‌ دیگری‌ در رهیافت‌ و گسترش‌ تمدن‌، فرهنگ‌ و هنر اسلامی‌ به‌ سرزمینهای‌ اروپایی‌ به‌ شمار می‌رفت‌.

از سوی‌ دیگر اندکی‌ پیش‌ و نیز پس‌ از استقرار دوبارۀ مسیحیان‌ در سرزمینهای‌ اروپایی‌، نهضت‌ بسیار مهم‌ ترجمه در آنجا پدید آمد که‌ وسیلۀ انتقال‌ و گسترش‌ دانش‌، فلسفه‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ آنجا شد. اروپای‌ مسیحی‌ در نخستین‌ دوران‌ سده‌های‌ میانه‌، پیوندهای‌ خود را با دانشها و فرهنگ‌ دوران‌ یونان‌ باستان‌ و روم‌ از دست‌ داده‌ بود، در حالی‌ که درست‌ در همان‌ دوران‌ در شرق‌ اسلامی‌ نهضت‌ سترگ‌ ترجمۀ آثار علمی‌ یونانی‌، آغاز شده‌، و به‌ پایان‌ رسیده‌ بود، به‌ گونه‌ای‌ که‌ تقریباً همۀ نوشته‌های‌ علمی‌ و فلسفی‌ مهم‌ یونانی‌ به‌ عربی‌ برگردانده‌ شد و این‌ زبان‌ را به‌ شکل‌ غنی‌ترین‌ وسیلۀ فراگرفتن‌ و آموزش‌ دانشهای‌ گوناگون‌ و فلسفه درآورده‌ بود، در حالی‌ که‌ زبان‌ یونانی‌ جز در برخی‌ مناطق‌ معین‌ مانند سیسیل‌ تقریباً از یاد رفته‌ بود و نهضتی‌ که در امپراتوری‌ روم‌ شرقی‌ - یعنی‌ بیزانس‌ - پدید آمد، نیز محدود به‌ همانجا بود.


روی‌ آوردن‌ دوبارۀ اروپاییان‌ به‌ زبان‌ و فرهنگ‌ یونانی‌ از دوران‌ مشهور به‌ رنسانس‌ آغاز شد. به‌ ویژه‌ از هنگامی‌ که‌ ترکان‌ عثمانی‌ پایتخت‌ بیزانس‌ را در ۸۵۷ق‌/ ۱۴۵۳م‌ تصرف‌ کردند، دانشمندان‌ و فرهیختگان‌ فراری‌ از آنجا به‌ کشف‌ دوبارۀ دانشها و ادبیات‌ به‌ زبان‌ اصلی‌ یونانی‌ دست‌ یافتند و به‌ ترجمۀ آنها به‌ زبان‌ لاتینی‌ - که‌ زبان‌ رسمی‌ دینی‌ و علمی‌ سده‌های‌ میانه‌ بود - پرداختند. در این‌ میان‌، دهها تن‌ از فرهیختگان‌ اروپایی‌ - به‌ ویژه‌ اسپانیایی‌ - زبان‌ عربی‌ را آموخته‌ بودند و ترجمۀ نوشته‌های‌ علمی‌ و فلسفی‌ مسلمانان‌ را به‌ زبان‌ لاتینی‌ آغاز کردند. بعضی‌ از فرمانروایان‌ دانش‌ دوست‌ مسیحی‌ نیز ایشان‌ را به‌ این‌ کار تشویق‌ می‌کردند. سده‌های‌ ۶ و ۷ق‌/ ۱۲ و ۱۳م‌ دوران‌ شکوفایی‌ ترجمه‌ از عربی‌ به‌ لاتینی‌ و عبری‌ - و گاه‌ نیز به‌ زبانهای‌ بومی‌ - بود. در نیمۀ دوم‌ سدۀ ۶ق‌/ ۱۲م‌ دانشمند انگلیسی‌ که در فاصلۀ سالهای‌ ۵۳۵ - ۵۴۲ق‌/ ۱۱۴۱-۱۱۴۷م‌ ساکن‌اسپانیا بود، به‌ نام‌ رابرت‌ [۱]که‌ قبلاً کتاب‌ جبر خوارزمی‌ را به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ کرده‌، و با این‌ کار فصل‌ نوینی‌ در دانش‌ ریاضی‌ اروپاییان‌ گشوده‌ بود، با همکاری‌ مترجم‌ دیگری‌ به‌ نام‌ هرمانوس‌ دالماتا [۲]در ۱۱۴۳م‌ برای‌ نخستین‌بار قرآن‌ را به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ کرد. اما نهضت‌ عمدۀ ترجمه‌ از عربی‌ به‌ لاتینی‌، پس‌ از تسخیر شهر تولدو (طلیطله‌) در ۴۷۸ق‌/ ۱۰۸۵م‌ از سوی‌ مسیحیان‌ آغاز شده‌ بود. این‌ شهر پس‌ از آن‌ یکی‌ از مراکز مهم‌ آموزشهای‌ اسلامی‌ به‌ شمار می‌رفت‌. اسقف‌ بزرگ‌ آنجا ریموند یکم‌ (۵۲۰ -۵۴۶ق‌/ ۱۱۲۶-۱۱۵۱م‌) مشوق‌ بزرگ‌ ترجمه‌ از عربی‌ به‌ لاتینی‌ بود. در همین‌ شهر بود که در ۶۴۸ق‌/ ۱۲۵۰م‌ نخستین‌ مدرسۀ مطالعات‌ اسلامی‌ و شرقی‌ در اروپا تأسیس‌ شد و هدف‌ آن‌ آماده‌سازی‌ مبلغان‌ مسیحی‌ و فرستادن‌ آنان‌ به‌ سرزمینهای‌ شرقی‌ بود. از سوی‌ دیگر، باید اشاره‌ شود که‌ رویکرد اروپاییان‌ به دانش‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌ همیشه‌ یکسان‌ نبوده‌ است‌. معارضه‌ با اسلام‌ و آثار علمی‌ و به‌ ویژه‌ فلسفی‌ اسلامی‌ گاه‌ به دشمنی‌ و ویرانگری‌ می‌انجامیده‌ است‌. مثلاً کاردینال‌ خیمنز [۳](۸۳۹ -۹۲۳ق‌/ ۱۴۳۶-۱۵۱۷م‌) که‌ از ۹۰۴ق‌/ ۱۴۹۹م‌ به‌بعد کوشش‌ پیگیری‌ برای‌ مسیحی‌ کردن‌ مسلمانان‌ و یهودیان‌ در اسپانیا به‌کار می‌برد، در شهر گرانادا فرمان‌ داد که‌ نوشته‌های‌ عربی‌ از دسترس‌ دور شود و بدین‌منظور،هزارها دست‌نوشتۀ عربی‌ را در میدان‌ شهر به‌ آتش‌ کشید. اما این‌ یک‌ پدیدۀ افراطی‌ به‌ شمار می‌رفت‌. پیش‌ از آن‌ طی‌ دو سده‌ تقریباً همۀ نوشته‌های‌ علمی‌ و فلسفی‌ مسلمانان‌ به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ شده‌ بود. در نیمۀ سدۀ ۶ق‌/ ۱۲م‌ مترجمان‌ بزرگی‌ مانند کنستانتین‌ افریقایی‌[۴]، آدلارد باتونیایی [۵]و هرمانوس‌ دالماتا دهها نوشتۀ ریاضی‌، نجومی‌ و پزشکی‌ را از عربی‌ به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ کرده‌ بودند. در حدود سال‌ ۵۴۵ق‌/ ۱۱۵۰م‌ نیز مترجمانی‌ مانند یوهانس‌ هیسپالنسیس‌ [۶](یوحنای‌ اشبیلی‌) و دومینیکوس‌ گوندیسالوس‌ [۷]به‌ فرمان‌ اسقف‌ ریموند یاد شده‌، نوشته‌هایی‌ را از عربی‌ - گاه‌ با واسطۀ ترجمۀ آنها به‌ زبان‌ کاستیلی‌ - به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ کردند که‌ از آن‌ میان‌ باید از ترجمۀ آثار فارابی‌، ابن‌ سینا و غزالی‌ نام‌ برد. منطق‌ و الهیات‌ شفا ی‌ابن‌ سینا و آثار دیگر وی‌ همه‌ به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ شده‌ بود. از دیگر مترجمان‌ مشهور باید از گراردوس‌ کرمونایی‌ [۸](د ۵۸۳ق‌/ ۱۱۸۷م‌) نام‌ برد. همچنین‌ در تولدو دانشمند و مترجم‌ مشهور میکائل‌ اسکوتوس [۹](د ۶۳۲ق‌/ ۱۲۳۵م‌) فعال‌ بوده‌ است‌. وی‌ به‌ ویژه‌ نوشته‌ها و تفسیرهای‌ ابن‌ رشد بر آثار ارسطو را به‌ لاتینی‌ برگردانده‌ بود. در کنار کسانی‌ که‌ از ایشان‌ نام‌ برده‌ شد، چندین‌ مترجم‌ دیگر از مسیحی‌ و یهودی‌ گنجینه‌ای‌ از آثار علمی‌ را از عربی‌ به‌ لاتینی‌ و عبری‌ ترجمه‌ کردند.

عامل‌ اصلی‌ ابن‌ رشد گرایی‌ [۱۰]که در محافل‌ دانشگاهی‌ اروپا از سدۀ ۷ق‌/ ۱۳م‌ به‌ بعد از نفوذ فراوان‌ برخوردار بود، ترجمۀ لاتینی‌ آثار او بوده‌ است‌؛ به‌ گونه‌ای‌ که‌ اکنون‌ برخی‌ از نوشته‌های‌ وی‌، به‌ ویژه‌ تفسیر بزرگش‌ بر کتاب‌ «دربارۀ روان‌» ارسطو تنها به‌ زبان‌ لاتینی‌ یافت‌ می‌شود و متن‌ اصلی‌ عربی‌ آن‌ از میان‌ رفته‌ است‌ (نک‌ : ه‌ د، ابن‌ رشد).

چنانکه‌ اشاره‌ شد، دومین‌ حوزۀ بزرگ‌ و مهم‌ نفوذ و گسترش‌ دانش‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌، جزیرۀ سیسیل‌ بوده‌ است‌. فرمانروایان‌ مسیحی‌ آنجا با نظام‌ اداری‌ مسلمانان‌ حکم‌ می‌راندند، مثلاً رجر دوم‌ (۴۸۸-۵۴۹ق‌/ ۱۰۹۵-۱۱۵۴م‌) نه‌ تنها نظام‌ اداری‌ مسلمانان‌ را نگه داشته‌ بود، بلکه‌ همچنین‌ دربار وی‌ پر از دانشمندان‌، فیلسوفان‌، منجمان‌ و پزشکان‌ مسلمان‌ بود و حتی‌ بخش‌ بزرگی‌ از ساکنان‌ آن‌ جزیره‌ بر اعتقاد خود به‌ اسلام‌ باقی‌ بودند و می‌توانستند مراسم‌ عبادی‌ خود را به‌ جا آورند. جغرافی‌نگار مشهور ابوعبدالله‌ محمد بن‌ عبدالله‌ ادریسی‌ (د ۵۶۰ق‌/ ۱۱۶۵م‌) کتاب‌ جغرافیای‌ خود با عنوان‌ نزهۀ المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الآفاق‌ یا کتاب‌ الرجاری‌ را به‌ نام‌ رجر دوم‌ نوشته‌، و به‌ وی‌ تقدیم‌ کرده‌ بود.

اما در میان‌ فرمانروایان‌ سیسیل‌ برجسته‌ترینشان‌ فردریک‌ دوم‌ امپراتور آلمان‌ و فرمانروای‌ سیسیل‌ (۵۹۰ - ۶۴۸ق‌/ ۱۱۹۴-۱۲۵۰م‌) بوده‌ است‌. وی‌ یکی‌ از فرهیخته‌ترین‌ و روشن‌ اندیش‌ترین‌ فرمانروایان‌ همۀ تاریخ‌ اروپا به‌ شمار می‌رود. در دوران‌ فرمانروایی‌ وی‌ نفوذ و گسترش‌ دانشها و فرهنگ‌ اسلامی‌ - عربی‌ در سیسیل‌ به‌ اوج‌ شکوفایی‌ خود رسیده‌ بود. خود وی‌ که‌ با زبان‌ عربی‌ آشنایی‌ داشت‌، در ۱۲۲۸م‌ به‌ قصد شرکت‌ در جنگهای‌ صلیبی‌ به‌ بیت‌المقدس‌ رفت‌ و در آنجا با شیوۀ زندگی‌، آداب‌ و رسوم‌ و اندیشه‌های‌ اسلامی‌ آشنایی‌ بیشتری‌ یافت‌. وی‌ از روحیه‌ای‌ علمی‌ برخوردار بوده‌، و به‌ ویژه‌ به‌ جانورشناسی‌ و پرنده‌شناسی‌ دلبستگی‌ بسیار داشته‌ است‌. دربار وی‌ اقامتگاه‌ گروهی‌ از دانشمندان‌ و فرهیختگان‌ مسلمان‌ بوده‌ است‌. وی‌ به‌ رغم‌ درگیریهای‌ متعدد با پاپهای‌ معاصر خود، در برابر مسلمانان‌ مدارا و تسامح‌ بی‌مانندی‌ نشان‌ می‌داد. او پیوندهای‌ سیاسی‌ و بازرگانی‌ مهمی‌ با ایوبیان‌ مصر برقرار کرده‌ بود و به‌ ویژه‌ با ملک‌ کامل‌ محمد مکاتبات‌ علمی‌ داشت‌ و پرسشهایی‌ را برای‌ دانشمندان‌ مصر می‌فرستاد. همچنین‌ پاسخ‌ فیلسوف‌ و عارف‌ نامدار ابن‌ سبعین‌ (د ۶۶۹ق‌/ ۱۲۷۱م‌) به‌ پرسشهای‌ وی‌ با عنوان‌ الاجوبۀ عن‌ الاسئلۀ الصقلیۀ دربارۀ جاودانگی‌ ماده‌، سرنوشت‌ و نامیرایی‌ روح‌، الهیات‌ و مانند آنها مشهور است‌.

مرکز فرمانروایی‌ فردریک‌ در سیسیل‌ شهر پالرمو یکی‌ از شکوفاترین‌ مراکز آموزش‌ دانشها، فرهنگ‌ و هنر اسلامی‌ به‌ شمار می‌رفت‌. میکائل‌ اسکوتوس‌ یاد شده‌، از ۶۱۷ تا ۶۳۲ق‌/ ۱۲۲۰ تا ۱۲۳۵م‌ در سیسیل‌ اقامت‌ داشت‌. وی‌ برای‌ فردریک‌ خلاصه‌ای‌ از نوشته‌های‌ ارسطو دربارۀ زیست‌شناسی‌ و جانورشناسی‌ را همراه‌ با شرح‌ ابن‌ سینا بر آنها از عربی‌ به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ کرد. اما مهم‌ترین‌ اقدام‌ فرهنگی‌ فردریک‌ تأسیس‌ دانشگاه دولتی‌ در شهر ناپل‌ ایتالیا در بهار ۱۲۲۴م‌ بود که‌ نخستین‌ دانشگاه‌ به‌ معنای‌ کامل‌ آن‌ در اروپا به‌ شمار می‌رفت‌. دانشگاههای‌ دیگری‌ که‌ پیش‌ از آن‌ در جاهای‌ دیگر مثلاً در پاریس‌ یا پادُوا بودند، بیشتر آموزشگاههای‌ اختصاصی‌ و مراکز آموزش‌ الهیات‌، حقوق‌ و پزشکی‌ به‌ شمار می‌رفتند. اما دانشگاه‌ ناپل‌ دارای‌ برنامۀ آموزشی‌ مشخص‌ و منظم‌ بود، به‌ گونه‌ای‌ که‌ هیچ‌ پزشکی‌ بی‌آنکه‌ از آن‌ دانشگاه‌ گواهی‌نامۀ رسمی‌ داشته‌ باشد، مجاز نبود که‌ به‌ حرفۀ پزشکی‌ بپردازد. در برنامۀ آن‌ دانشگاه‌ ترجمۀ لاتینی‌ آثار ارسطو و شارحان‌ عربی‌ آنها - به‌ ویژه‌ ابن‌ رشد - نقش‌ عمده‌ای‌ داشته‌ است‌. گفتنی‌ است‌ که‌ فیلسوف‌ بزرگ‌ مسیحی‌ سده‌های‌ میانه‌ قدیس‌ توماس‌ آکویناس [۱۱](۱۲۲۵-۱۲۷۴م‌) از دانشجویان‌ آن‌ دانشگاه‌ بوده‌ است‌. نفوذ و گسترش‌ دانش‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌ در اروپا به‌ ویژه‌ شکوفایی‌ آن‌ در ایتالیا و سیسیل‌ یکی‌ از عوامل‌ عمدۀ زمینه‌ساز نهضت‌ مشهور رنسانس‌ - یا زایش‌ دوبارۀ فرهنگی‌ - از سدۀ ۱۵م‌ به‌ بعد بوده‌ است‌.

تأثیر دانش‌ و اندیشه‌های‌ اسلامی‌ را بیش‌ از هر جا در حوزۀ تفکر فلسفی‌ می‌توان‌ یافت‌. چنانکه‌ فلسفۀ اروپایی‌ سده‌های‌ میانه‌ جدا از اندیشه‌ها و آموزه‌های‌ فیلسوفان‌ بزرگ‌ اسلامی‌، تصور ناپذیر است‌. آثار فلسفی‌ کسانی‌ مانند فارابی‌، ابن‌ سینا و به‌ویژه‌ ابن‌رشد در شکل‌ بخشی‌به‌ اندیشه‌های‌ فیلسوفان‌ سده‌های‌ میانۀ اروپا عاملی‌ عمده‌ به‌شمار می‌رفته‌ است‌. نشانه‌های‌ این‌ تأثیر را حتی‌ پس‌ از رنسانس‌ و آغاز دورانهای‌ جدید نیز می‌توان‌ یافت‌. پیدایش‌ تفکر فلسفی‌ دورانهای‌ جدید اروپا از بسیاری‌ جهات‌ واکنشی‌ در برابر نفوذ تفکر فلسفی‌ اسلامی‌ بوده‌ است‌. چنانکه‌ اشاره‌ شد، تفکر فلسفی‌ ابن‌ رشد که در سده‌های‌ میانه‌ چونان‌ بزرگ‌ترین‌ مفسر آثار ارسطو شناخته‌ شده‌ بود، واپسین‌ و معتبرترین‌ مرجع‌ برای‌ شناخت‌ درست‌ فلسفۀ ارسطو به‌ شمار می‌رفته‌ است‌. گفتنی‌ است‌ که‌ ابن‌ رشدگرایی‌ اروپایی‌ هرچند اصولاً برپایۀ اندیشه‌های‌ فلسفی‌ ابن‌ رشد برپا شده‌ بود، با عناصری‌ از اندیشه‌های‌ منسوب‌ به‌ وی‌ آمیخته‌ شده‌ که‌ از آن‌ ابن‌ رشد نبوده‌ است‌. برجسته‌ترین‌ آنها نظریۀ «حقیقت‌ دوگانه‌» (یعنی‌ حقیقت‌ فلسفی‌ مستقل‌ از حقیقت‌ ایمانی‌ و دینی‌) است‌ که‌ کلاً با اندیشۀ ابن‌ رشد بیگانه‌ است‌. ابن‌ رشدگرایی‌ به دوران‌ رنسانس‌ نیز کشیده‌ شد و به‌ ویژه در دانشگاه‌ پادوا در ایتالیا جهشی‌ تازه‌ گرفته‌، و انگیزۀ نوینی‌ برای‌ پژوهشها در عرصۀ دانشهای‌طبیعی‌شده‌، و حتی‌زمینه‌ را برای‌ کسانی‌ مانند گالیله‌ و استادان‌ وی‌ فراهم‌ کرده‌ بود.

از سده‌های‌ ۱۰ و ۱۱ق‌ نیز بار دیگر توجه‌ و علاقه‌ به‌ شناخت‌ اسلام‌ و اندیشه‌های‌ اسلامی‌ در اروپا زنده‌ شد و این‌بار انگیزۀ آن‌ توجه‌ استادان‌ مسیحی‌ پرُتستان‌ به‌ مطالعات‌ تاریخی‌ دربارۀ کتاب‌ مقدس‌ مسیحیان‌ بود. از برجسته‌ترین‌ ایشان‌ ژزف‌ ژوست‌ اسکالیژر [۱۲](۱۵۴۰-۱۶۰۹م‌) و پیش‌ از وی‌ پدرش‌ در شهر لیدن‌ بودند. علاقه‌ به‌ مطالعات‌ و پژوهشهای‌ اسلامی‌ در محافل‌ دانشگاهی‌ زنده‌ می‌شد. در ۱۶۳۲م‌ کرسی‌ استادی‌ عربی‌ در دانشگاه‌ کمبریج‌، و در ۱۶۳۶م‌ در دانشگاه‌ آکسفرد انگلستان‌ تأسیس‌ شد. یک‌ پدر و پسر به‌ نامهای‌ یکسان‌ ادوارد پوکک [۱۳]به‌ زبان‌ عربی‌ پرداختند. ادوارد پوکک‌ (پدر) (۱۶۰۴- ۱۶۹۱م‌) که‌ چند سال‌ را در شهر حلب‌ و قسطنطنیه‌ گذرانده‌، و به‌ زبان‌ عربی‌ مسلط شده‌ بود، به‌ استادی‌ کرسی‌ عربی‌ دانشگاه‌ آکسفرد منصوب‌ شد. ادوارد پوکک‌ (پسر) (۱۶۴۸-۱۷۲۷م‌) ترجمۀ لاتینی‌ حی‌ بن‌ یقظان‌ نوشتۀ ابن‌ طفیل‌ را با عنوان‌ «فیلسوف‌ خود آموخته[۱۴]‌» در ۱۶۷۱م‌ منتشر کرد.

از آن‌ پس‌ چنانکه‌ مشهور است‌، توجه‌ به‌ شناخت‌ علمی‌ اسلام‌، تاریخ‌، فرهنگ‌، دانش‌ و فلسفۀ اسلامی‌ از سده‌های‌ ۱۸ و ۱۹م‌ با پیگیری‌ و گسترش‌ روزافزونی‌ تاکنون‌ در اروپا و جهان‌

غرب‌ همچنان‌ ادامه دارد.


مآخذ

Amari, M., Storia dei musulmani di Sicilia, Florence, 1933-1938; Hitti, Ph. K., History of the Arabs, London, 1964; Jourdain, A., Recherches critiques sur l'age et l'origine de traductions latines d'Aristote, Paris, 1843; Lévi-Provencal, E., L'Espagne musulmane au X e siecle, Paris, 1932; id , Histoire de l'Espagne musulmane au XI e siecle, Paris, 1930; Mieli, A., La science arabe et son role dans l'évolution scientifique mondiale, Leiden, 1966; Rescher, N., Studies in Arabic Philosophy, Pittsburg, 1966.

شرف‌الدین‌ خراسانی‌ (شرف‌)


 

  • عمار سبزواری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی