مقتدای مسیح

کشکولی از مطالب دینی

مقتدای مسیح

کشکولی از مطالب دینی

"مقتدای مسیح" صفت حضرت مهدی روحی له الفداه می باشد به معنای کسی که مسیح بر او اقتدا می کند. وبگاه مقتدای مسیح با محور تلنگری به قدر وسع خود راه اندازی شده است. ان شاء الله به امضاء حضرت مزین گردد.

تبلیغات

نقدی بر مقاله مبانی قرآنی مرگ بر آمریکا...

دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۴ ب.ظ
در مهر 1392 مقاله ای تحت عنوان مبانی قرآنی مرگ بر آمریکا توسط دکتر مهرداد ویس کرمی در اینترنت انتشار یافت. در این مختصر قصد نقد برخی از مفاد این دست نوشته را خواهیم داشت.
علت نگارش این مطلب تنها بررسی مفاد دینی این مساله خواهد بود و هیچ دیدگاه سیاسی ای مورد نقد قرار نخواهد گرفت.
(بخش های آبی رنگ = مطلب آقای ویس)

در بخش ابتدایی این یادداشت آمده است:
« اصولا هر فرد یا ملتی که از اندیشه و ایدئولوژی خاصی تبعیت نماید، ناچار به موضع گیری دوستانه یا خصمانه در قبال سایر افراد و ملل می گردد و این یکی از نوامیس و قوانین ثابت الهی است: «جاء الحق و زهق الباطل…» (اسراء/۸۱) هر کجا حق بیاید باطل باید برود. »
این مطلب صحیح است که هر فرد اندیشوری، ناچاراَ موضعگیری دوستانه و خصمانه خواهد داشت ولی این موضع گیری خصمانه از روی جهل اوست، نه از روی تفکر و اندیشه. بهتر است این موضوع از دید اسلام بررسی شود. هر شخص مسلمانی می تواند موضع گیری کند ولی اگر با آموزه های اسلامی تلفیق شود، هرگز موضعگیری خصمانه صورت نخواهد گرفت، کافی است برای روشن شدن این معنا به شیوه موضعگیری اهل بیت نسبت به دوست و دشمن رجوع کنیم:

امام على علیه السلام  میفرمایند: «اَلنّاسُ أعداءُ ماجَهِلوا؛» مردم، با آنچه نمى دانند دشمن اند. (نهج البلاغه، حکمت 438)
همچنین امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه ای 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر چنین می نویسد: «... هر گاه دشمن دست صلح به سوی تو دراز کرد تو با علم به اینکه رضای خدا هم در برقراری آن صلح است، دست او را رد مکن، چرا که صلح موجب آسایش سپاهیان و آرامش خاطر تو و مردم است...».

در صحیح بخاری در مورد اخلاق نیکوی پیامبر و ذیل آیه «اِنّک لعلی خُلُقٍ عظیم.» آمده است  «پیامبر در مقابل دشنام، آزار و اذیت دشمنان، همیشه در پیشگاه خدا، در حق آنان دعا می­کرد و از خداوند هدایت و سعادت آنان را می­طلبید.» (صحیح  بخاری، بیروت دارالفکر، 1401ق، ج4، ص151)

علاوه بر این در فقه شیعه، در مساله جنگ، چنین آمده است که قبل از شروع جنگ ها باید دشمن را به اسلام دعوت کرد، در صورت پذیرفتن، جنگ پایان می یابد. در همین مورد در منابع عامه چنین آمده است که : در یکی از جنگها «اسامة بن زید» با مردی یهودی به نام «مرداس بن نهیک» برخورد کرد و وقتی شمشیرش را کشید، مرداس، شهادتین را گفت؛ اما اسامه، توجهی نکرد و وی را کشت. وقتی پیامبر(ص) وی را برای این کار بازخواست کرد، اسامه گفت: «او از روی ترس به دروغ چنین گفت.» حضرت به حدی به اسامه سخت گرفت که اسامه گفت: «از این پس هیچ مردی را که "لااله­الا­الله" گفته و اسلام آورده است، نخواهم کشت.» حضرت فرمود: «حتی پس از من هم نباید چنین کنی.» (ابن­کثیر، البدایه و النهایه، تحقیق علی شیری، بیروت، دار احیا التراث العربی، 1408ق، چاپ اول، ج4، ص 253 و طبری، پیشین، ص 308).

امیرالمومنین در مورد داشتن دشمن چنین می فرمایند: «اَلْواحدُ منْ الاعداء کَثیرٌ» یک دشمن هم زیاد است. (غررالحکم و دررالکلم آمدی،ج 2،ص 96)
در صحنه دیگر می بینیم سیدالشهدا علیه السلام برای قاتل خود، گریه می کند، برای هدایت شمر گریه می کند چرا که با دید صحیح اسلام به مساله نگاه دارند...
پس صحیح نخواهد بود دیدگاه خصمانه را به خداوند متعال منتسب کرد.
البته مساله تبری را نباید فراموش کرد، امام صادق علیه السلام می فرمایند : «هل الدین الا الحب و البغض» آیا دین غیر از حب و بغض چیز دیگری است؟ (الکافی ،ثقة الاسلام کلینی ج ۲ ص ۱۲۵ ؛ المحاسن ،احمد بن ابى عبد اللّه برقى،‏ج ۱،ص۲۶۲ ؛ تفسیرفرات‏الکوفی، فرات بن ابراهیم کوفى‏،ص ۴۲۸ ؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی ج ۶۵ ص ۶۳ )
طریقه جمع بین این روایات می تواند به این نحو باشد که بغض نسبت به دشمنان (که از آن به تبری یاد می شود) از جهت دشمنی کردن آنان با خداوند و پیغمبر اکرم و اهل بیت ایشان و طلبی از خداوند متعال به جهت محشور نکردن خود با آنهاست، و دشمنی نکردن با آنان به معنی عدم خصومت و درگیری با آنان به طوری که از حق رویگردان شوند.

صاحب مقاله در جای دیگری از مرحوم علامه طباطبائی چنین نقل قول می کند که: «در جلد هفتم المیزان، ذیل آیه اخیر (وَ لا تَسُبُّوا الّذین یَدعُون من دون الله فَیَسُبُّوا الله عدواً بغیر عِلْمٍ…)می فرمایند: سبّ به معنای دشنام دادن است (ص۴۳۳)»

جا دارد تا چند حدیث در مورد سب بیان شود تا دیدگاه اسلام به آن مشخص گردد:
قال رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم: « اِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاَءَةَمِنْهُمْ وَ اَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَالْقَوْلَ فِیهِمْ وَالوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ‏کَیْلاَ یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الاِسْلاَمِ وَ یَحْذَرُهُمُ النَاسُ وَ لاَیَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللَّهُ لَکُمْ بِذَلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ‏لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَةِ» . هرگاه پس از من شبهه افکنان و بدعتگذاران را دیدید،آشکارا از آنان، دوری جویید، زیاد از آنان بدگویی کنید وبه آنان بتازید و متّهمشان کنید، تا از تبهکاری در اسلام‏منصرف شوند و مردم از آنان حذر کنند و بدعت‏هایشان رایاد نگیرند. [آنگاه‏] خداوند در ازای این کار به شما پاداش‏می‏دهد و مقامتان را در آخرت بالا می‏برد. (اصول کافی، ج 2، ص 375، بحار الانوار ج 72 ص 160)

قال رسول الله صلی الله علیه و اله: «من تمام العباده الوقیعة فی اهل الریب» یکی از جلوه های کمال عبادت دشنام و بدگویی در مورد شبهه افکنان در دین است. (کشف اللثام ج۲ ص۴۱۲٫ جواهر الکلام ج۴۱ ص۴۱۲)

امام صادق علیه السلام فرمودند: «نحن معاشر بنی هاشم نامر کبارنا و صغارنا بسبهما و البراءه منهما» ما گروه بنی هاشم بزرگ و کوچک خود را به سب و دشنام دادن و بیزاری جستن از ان دو (عمر و ابابکر) امر می کنیم. (بحار الانوار ج ۴۴ ص ۳۰۴)
همچنین می توانید به مقاله سب و لعن از دیدگاه اسلام در همین سایت رجوع کنید تا از توضیحات بیشتر آگاه شوید.
بنابر این مشخص شد که سب بر خلاف دشنام است و اهل لغت نیز بر این مطلب صحه گذاشته اند.

در ادامه صاحب مقاله می نویسد: « آیا منافقین، آمریکا، ‌اسرائیل، ‌علمای مغرض اهل کتاب، شایعه پراکنان و فتنه گران همانهایی نیستند که خداوند متعال آنها را لعن فرموده و ما را به لعنت آنان ترغیب فرموده است؟! اسلامی که متضمن برائت و لعن و نفرین بر ظلم و فسق و کفر نباشد، همان اسلام آمریکایی است که گروهی از خواص مرعوب، تئوریسین، و دسته ای از عوام نادان و کم خرد، بلندگوی آن هستند.»

شاید بشود گفت که موارد یاد شده یکی از مصادیق لعن شده توسط خداوند متعال باشند، و صحیح است که خداوند متعال ما را به لعن و بیزاری جستن از آنها ترغیب فرموده است و حتی در برخی موارد دستور به سب داده است، ولی اکثر علما از لعن و سب علنی نهی فرموده اند.
در جایی کسی را که لعن و برائت علنی می کند متهم خواهیم نمود و در جای دیگر ... این تناقض قابل حل نخواهد بود، طبق احادیث ذکر شده در ابتدا مطلب و احادیثی که در انتها بیان خواهد شد مشخص خواهد کرد که نظر اسلام غیر از مفهوم مذکور در مقاله خواهد بود.
داشتن تناقضات فراوانی که در مقاله موجود است بیانگر عدم تسلط کافی بر روی احادیث و مفاهیم عالی و تفاسیر است.

بیان چند حدیث:
حضرت علی علیه السلام:
« وَ قَالَ -علیه السلام- إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ»اگر بر دشمنت دست یافتى، بخشیدن او را شکرانه پیروزى ات قرار ده! (حکمت11نهج البلاغه)
«عَوِّدْ لِسانَکَ لینَ الْکَلامِ وَ بَذْلَ السَّلامِ، یَکْثُرْ مُحِبّوکَ وَ یَقِلَّ مُبْغِضوکَ» زبان خود را به نرمگویى و سلام کردن عادت ده، تا دوستانت زیاد و دشمنانت کم شوند. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 435 ، ح 9946) در جای دیگر میفرمایند: خصومت کردن با مردم ، مبداء هلاکت است .

امام رضا علیه السلام:
«صدیقُ کلُّ امرئٍ عَقلُهُ و عَدُوُّهُ جَهلُهُ»دوست هرکسی عقل اوست و دشمن هر کس نادانی اوست. (محاسن ج 1 ، ص194 ، ح 12- کافی ج 1 ، ص 11 ، ح 4)


لینک ها:
مقاله مبانی قرآنی مرگ بر آمریکا :     http://sahebnews.ir/34625
مقاله سب و لعن از دیدگاه اسلام :     اینجا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی